- سکه کار کسی را بردن (شُ دَ)
کنایه از ارزش و اعتبار کسی را انداختن:
آتش عیاره ای آب عیارم ببرد
سیم بناگوش او سکۀ کارم ببرد.
خاقانی.
گفتمش ای صبحدم سکۀ کارم مبر
زر و سر اینک ز من سکۀ رخ برمتاب.
خاقانی
آتش عیاره ای آب عیارم ببرد
سیم بناگوش او سکۀ کارم ببرد.
خاقانی.
گفتمش ای صبحدم سکۀ کارم مبر
زر و سر اینک ز من سکۀ رخ برمتاب.
خاقانی
